دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال واژهای است که این چند ساله زیاد در مورد آن شنیدهایم و شاید هم خیلی از دوستانمان را به عنوان دیجیتال مارکتر یا بازاریاب دیجیتال میشناسیم. این رشته به یکی از پرطرفدارترین مشاغل و حرفهها در چند سال اخیر تبدیل شده است. دانشگاهها، دورههای جدید بازاریابی دیجیتال خود را به عنوان گامی بزرگ در تبلیغات خود معرفی میکنند و به طور کلی، تقاضا برای گواهی دورههای دیجیتال مارکتینگ در این مدت افزایش یافته است. اصطلاح دیجیتال مارکتینگ به استفاده از کانالهای دیجیتال برای بازاریابی محصولات و خدمات به منظور دستیابی به مشتریان اشاره دارد. این نوع بازاریابی شامل استفاده از وب سایتها، دستگاههای تلفن همراه، تبلت و کامپیوتر، رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو و سایر کانال های مشابه است. بازاریابی دیجیتال با ظهور اینترنت در دهه ۱۹۹۰ رایج شد. دوست دارید که بیشتر با این بازاریابی آشنا شوید و ببینید که دیجیتال مارکتینگ چیست؟ با ما تا انتهای مطلب همراه باشید تا جزئیات کامل بازاریابی دیجیتال را بررسی کنیم.
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
آیا میدانستید که بیش از سه چهارم آمریکاییها در روز آنلاین میشوند و از شبکههای اجتماعی و وبسایتها بازدید میکنند؟ البته فقط آمریکاییها نیستند که هر روز در دنیای آنلاین گشتوگذار میکنند! طبق آخرین آمارها از کاربران ایرانی، ۷۸.۵ درصد از شهروندان ایرانی حداقل از یک پیامرسان یا رسانه اجتماعی در روز استفاده میکنند. این افراد در روز از پلتفرمهای مختلف اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب، تیک تاک و دیگر شبکهها بازدید میکنند و در همین شبکهها با برندها و کسبوکارهای گوناگون آشنا میشوند.
به دلیل همین گستردگی میزان استفاده از فضای آنلاین، کسبوکارها در تلاشند تا با حضور در دنیای دیجیتال و با تبلیغات آنلاین، بیشتر در معرض دید مشتریان بالقوه قرار بگیرند. در اینجاست که بازاریابی دیجیتال یا همان دیجیتال مارکتینگ اهمیت پیدا میکند.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد تا از کانالهای دیجیتال مختلف مانند رسانههای اجتماعی، پرداخت به ازای کلیک، بهینهسازی موتور جستجو و بازاریابی ایمیلی و محتوایی استفاده کنید و با مشتریان فعلی و افراد علاقهمند به محصولات یا خدمات شما ارتباط برقرار کنید. در نتیجه، به کمک دیجیتال مارکتینگ میتوانید نام تجاری خود را در دنیای آنلاین و فیزیکی سر زبانها بیندازید، یک تجربه عالی برای مشتری ارائه دهید، مشتریان بالقوه را جذب کنید و به برندی شناختهشده تبدیل شوید.
پس میتوان دیجیتال مارکتینگ را نوعی بازاریابی برای تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات در اینترنت تعریف کرد. این فرآیند با استفاده از کانالهای مختلف بازاریابی آنلاین مانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی و ایمیل برای دستیابی به مخاطبان هدف انجام میشود.
از طریق دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی آنلاین، میتوانید افراد علاقهمند به کسبوکار خود را پیدا کنید، با آنها تعامل داشته باشید و اعتماد آنها را به برند خود افزایش دهید.
تفاوت بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال
دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی درونگرا (inbound marketing) معمولاً با هم اشتباه گرفته میشوند و البته تا حدودی شبیه به هم هستند. دیجیتال مارکتینگ از بسیاری از ابزارهای مشابه بازاریابی درونگرا استفاده میکند، مانند ایمیل و محتوای آنلاین. هر دوی آنها برای جلب توجه مشتریان بالقوه از طریق سفر خریدار و تبدیل آنها به مشتری به وجود آمدهاند. اما این دو رویکرد، دیدگاههای متفاوتی نسبت به رابطه بین ابزار و هدف دارند.
دیجیتال مارکتینگ به این موضوع توجه میکند که چگونه ابزارهای فردی یا کانالهای دیجیتال میتوانند مشتریان بالقوه را به خریدار تبدیل کنند. استراتژی بازاریابی دیجیتال یک برند ممکن است از چندین پلتفرم استفاده کند یا تمام تلاش خود را روی یک پلتفرم متمرکز کند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است در درجه اول محتوا را برای پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و کمپینهای بازاریابی ایمیلی ایجاد کند در حالی که سایر راه های بازاریابی دیجیتال را نادیده بگیرد یا کمتر به آنها بپردازد.
از سوی دیگر، بازاریابی درونگرا یک مفهوم کلینگر است. اینباند مارکتینگ ابتدا هدف را در نظر میگیرد، سپس به ابزارهای موجود نگاه میکند تا مشخص کند کدام یک به طور موثر به مشتریان هدف میرسد، و سپس تعیین میکند که در کدام مرحله از قیف فروش باید اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، تصور کنید که میخواهید ترافیک وبسایت را افزایش دهید تا مشتریان بالقوه و لید بیشتری تولید کنید. هنگام توسعه استراتژی بازاریابی محتوای خود میتوانید بر بهینهسازی موتورهای جستجو تمرکز کنید و در نتیجه محتوای بهینهتر از جمله وبلاگها، صفحات فرود و موارد دیگر را تولید کنید.
مهمترین چیزی که باید در مورد بازاریابی دیجیتال و بازاریابی درونگرا به خاطر بسپارید این است که به عنوان یک فرد حرفهای در بازاریابی آنلایم، مجبور نیستید بین این دو مورد یکی را انتخاب کنید. در واقع، ترکیب این دو با هم بهترین نتیجه را دارد. بازاریابی درونگرا، ساختار و هدفی را برای بازاریابی دیجیتال موثر فراهم میکند و مطمئن میشود که هر کانال بازاریابی دیجیتال در جهت یک هدف عمل میکند.
چرا دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
هر نوع بازاریابی میتواند به پیشرفت کسب و کار شما کمک کند. با این حال، بازاریابی دیجیتال به دلیل دسترسی به کانالهای دیجیتال مختلف – که تعداد زیادی از مردم در آن فعالیت دارند – اهمیت زیادی پیدا کرده است. تنها در ماه آوریل سال ۲۰۲۲، ۵ میلیارد کاربر اینترنت در سراسر جهان وجود داشته است.
از رسانه های اجتماعی گرفته تا پیامهای متنی، راههای زیادی برای استفاده از تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ به منظور برقراری ارتباط با مخاطبان هدف وجود دارد. علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال دارای حداقل هزینههای اولیه است که آن را به یک تکنیک بازاریابی مقرونبهصرفه برای مشاغل کوچک تبدیل میکند.
تفاوت بازاریابی دیجیتال B2B و B2C
استراتژیهای بازاریابی دیجیتال هم برای شرکتهای B2B (تجارت و تبادل میان کسبوکار) و هم برای شرکت B2C (تجارت میان کسبوکار و مصرفکننده) موثر است، اما استراتژیها میان این دو نوع بازاریابی کاملاً متفاوت است. در اینجا نگاهی دقیقتر به نحوه استفاده از بازاریابی دیجیتال در استراتژیهای بازاریابی B2B و B2C خواهیم داشت.
- مشتریان B2B فرآیندهای تصمیم گیری طولانی تری دارند و بنابراین قیفهای فروش آنها طولانیتر است. استراتژیهای ایجاد رابطه برای این مشتریان بهتر عمل میکند، در حالی که مشتریان B2C تمایل دارند به پیشنهادها و پیامهای کوتاهمدت پاسخ بهتری بدهند.
- معاملات B2B معمولاً مبتنی بر منطق و شواهد است و دیجیتال مارکترهای ماهر B2B این شواهد را برای بازاریابی ارائه میدهند. محتوای B2C بیشتر مبتنی بر احساس است و بر ایجاد احساس خوب در مشتری نسبت به خرید تمرکز دارد.
- تصمیمات B2B معمولاً به نظر و تصمیم بیش از یک نفر نیاز دارند و متریالهای بازاریابی که به بهترین نحو این تصمیمات را هدایت میکنند، معمولاً قابل اشتراکگذاری و دانلود هستند. اما مشتریان B2C از ارتباطات یکنفره با برند دارند و خود تصمیم میگیرند که آیا مشتری یک برند شوند یا خیر.
البته در هر قاعدهای استثنا هم وجود دارد. یک شرکت B2C که محصولی با قیمت بالا، مثل ماشین یا کامپیوتر، دارد ممکن است محتوای جدیتر و قانعکنندهتری هم ارائه دهد. در نتیجه، استراتژی بازاریابی دیجیتال شما همیشه باید به سمت پایگاه مشتری شما باشد، چه کسبوکار شما B2B باشد چه B2C.
برای ایجاد کمپینهای بازاریابی آنلاین آگاهانه و هدفمند، باید به مخاطبان فعلی خود نگاهی بیندازید. این کار تضمین میکند که تلاش های بازاریابی دیجیتال شما موثر است و میتوانید توجه مشتریان بالقوه را به خود جلب کنید.
انواع روشهای دیجیتال مارکتینگ
روشهای تعامل با استفاده از رسانههای دیجیتال زیاد است و به همین دلیل راههای زیادی در بازاریابی دیجیتال وجود دارد. مهمترین انواع روشهای بازاریابی دیجیتال عبارتند از:
- بازاریابی از طریق وب سایت؛
- بهینهسازی موتورهای جستجو SEO))؛
- بازاریابی محتوا؛
- تبلیغات کلیکی (PPC)
- بازاریابی رسانههای اجتماعی (سوشال مدیا مارکتینگ)؛
- بازاریابی ایمیلی (ایمیل مارکتینگ)؛
- · بازاریابی ویدئویی؛
- مارکتینگ اتومیشن؛
- افیلیت مارکتینگ.
در ادامه به بررسی هر یک از انواع راههای بازاریابی آنلاین میپردازیم.
بهینهسازی موتورهای جستجو (سئو)
بهینه سازی موتورهای جستجو یا سئو، از نظر فنی بیشتر از آن که یک نوع بازاریابی باشد، ابزاری برای بازاریابی محسب میشود. سئو را میتوان «هنر و علم جذاب کردن صفحات وب برای موتورهای جستجو» تعریف کرد.
بخش “هنر و علم” سئو مهمترین نکته است. سئو یک علم است زیرا باید برای دستیابی به بالاترین رتبه ممکن در صفحه نتایج موتور جستوجوSERP) )، در مورد عوامل مؤثر بر رتبهآوری تحقیق و سنجش کنید.
در حال حاضر، مهمترین عناصری که در زمان بهینهسازی یک صفحه وب برای موتورهای جستجو باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:
- کیفیت محتوا
- سطح تعامل کاربر
- سازگاری با موبایل
- تعداد و کیفیت لینکهای ورودی
علاوه بر موارد بالا، نیاز به بهینهسازی سئوی فنی (سئوی تکنیکال) هم دارید که تمام اجزای پشتیبان سایت شما هستند. این موضوع شامل ساختار URL، زمان بارگذاری، و لینکهای شکسته میشود. بهبود سئوی فنی شما میتواند به موتورهای جستجو کمک کند تا رباتهای آنها در سایت شما بهتر خزش کراول کنند.
استفاده استراتژیک از این عوامل، بهینهسازی موتورهای جستجو را به یک علم و غیرقابل پیش بینی بودن، آن را به یک هنر تبدیل میکند.
در نهایت، هدف این است که در صفحه اول و رتبه اول نتایج یک موتور جستجو قرار بگیرید. قرار گرفتن در رتبه اول تضمین میکند که کسانی که به دنبال یک جستجوی خاص مرتبط با نام تجاری شما هستند، میتوانند به راحتی محصولات یا خدمات شما را پیدا کنند. اگرچه موتورهای جستجوی زیادی در سطح وب وجود دارند، اما دیجیتال مارکترها اغلب روی گوگل تمرکز میکنند؛ گوگل در میان موتورهای جستجوی جهان پیشتاز است.
در سئو، هیچ قانون قابل اندازهگیری یا ثابتی برای رتبه آوردن در موتورهای جستجو وجود ندارد. گوگل و سایر موتورهای جستجو دائماً الگوریتم خود را تغییر میدهند و مدام در جستوجوی تطابق با سلیقه کاربران خستند، بنابراین پیش بینی دقیق رتبه غیرممکن است. کاری که میتوانید انجام دهید این است که عملکرد صفحه خود را از نزدیک زیر نظر داشته باشید و بر اساس آن استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را اصلاح کنید.
بازاریابی محتوا
کیفیت محتوای شما جزء کلیدی یک صفحه بهینه شده است. در نتیجه، سئو فاکتور اصلی در بازاریابی محتوا است. بازاریابی محتوا در واقع یک استراتژی مبتنی بر توزیع محتوای مرتبط و ارزشمند برای مخاطبان هدف است.
هدف بازاریابی محتوا، مانند هر استراتژی بازاریابی دیگر، جذب لیدهایی است که در نهایت به مشتری تبدیل میشوند؛ اما این کار را متفاوت از تبلیغات سنتی انجام میدهد. بازاریابی محتوا به جای جذب مشتریان با ارزش بالقوه از یک محصول یا خدمات، ارزش را به صورت رایگان در قالب مطالب نوشتاری ارائه میدهد و مخاطب را جذب میکند، مانند:
- پستهای وبلاگ
- کتابهای الکترونیکی
- خبرنامهها
- رونوشتهای فایلهای صوتی یا تصویری
- رپرتاژ
- اینفوگرافیک
بازاریابی محتوا در دیجیتال مارکتینگ اهمیت زیادی دارد و کاربران زیادی را به کسبوکارها جذب میکند آمارهای زیر دلیلی برای اثبات این موضوع است:
- · ۸۴% از کاربران از شرکتها و برندها انتظار دارند که محتوای سرگرمکننده و مفید تولید کنند؛
- · ۶۲% از شرکتهایی که حداقل ۵۰۰۰ کارمند دارند، به صورت روزانه محتوا تولید میکنند؛
- · ۹۲% از مارکترها معتقدند که شرکت آنها برای تولید محتوا به عنوان یک دارایی مهم ارزش قائل است.
به همان اندازه که بازاریابی محتوا موثر است، می تواند مشکلساز هم باشد. نویسندگان بازاریابی محتوا باید بتوانند در نتایج موتورهای جستجو رتبه بالایی کسب کنند و در عین حال خوانندگان مطالب خود را ترغیب کنند که مطالب آنها را به اشتراک بگذارند و تعامل بیشتری با برند داشته باشند. زمانی که محتوا مرتبط باشد، میتواند روابط قوی با کاربران ایجاد کند.
برای ایجاد محتوای مؤثر که بسیار مرتبط و جذاب باشد، حتماً باید در استراتژیهای بازاریابی دیجیتال، مخاطبان برند خود را شناسایی کنید. باید مشخص کنید که با نوشتن محتوا، سعی در رسیدن به چه مخاطبینی دارید. وقتی درک بهتری از مخاطبان خود پیدا کردید، میتوانید نوع محتوای خود را تعیین کنید. شما میتوانید از فرمت های زیادی از محتوا در بازاریابی محتوای خود استفاده کنید، از جمله ویدئو، تصویر، پستهای وبلاگ و رپرتاژ آگهی.
صرف نظر از اینکه چه نوع محتوایی ایجاد میکنید، توصیه میکنیم که بهترین شیوههای بازاریابی محتوا را دنبال کنید. باید محتوایی ایجاد کنید که از نظر گرامری صحیح، بدون خطا، آسان برای درک، مرتبط و جالب باشد. محتوای شما باید خوانندگان را به مرحله بعد از خواندن مطلب شما هدایت کند؛ این مرحله میتواند هدایت کاربر به صفحه فرم مشاوره رایگان با نماینده فروش باشد یا صفحه خرید محصول یا خدمات.
سوشال مدیا مارکتینگ (بازاریابی رسانههای اجتماعی)
سوشال مدیا مارکتینگ به معنی هدایت ترافیک و آگاهی از برند با استفاده از درگیر کردن افراد در بحث آنلاین و پلتفرمهای اجتماعی است. میتوانید از بازاریابی رسانههای اجتماعی برای برجسته کردن برند، محصولات، خدمات، فرهنگ و موارد دیگر استفاده کنید. با توجه به اینکه میلیاردها نفر در طول روز وقت خود را صرف گشتوگذار در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام و یوتیوب میکنند، تمرکز بر بازاریابی رسانههای اجتماعی میتواند برای کسب و کارها یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ بسیار ارزشمند باشد.
محبوبترین پلتفرمهای دیجیتال برای بازاریابی رسانههای اجتماعی فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین و یوتیوب هستند. اینکه از کدام رسانه اجتماعی برای کسبوکار خود استفاده میکنید، به اهداف و مخاطبان شما بستگی دارد. برای مثال، اگر میخواهید لیدهای جدیدی برای استارتآپ فینتک خود پیدا کنید، هدف قرار دادن مخاطبان خود در لینکدین ایده خوبی است زیرا متخصصان صنعت در این پلتفرم فعال هستند. از سوی دیگر، اگر یک کسبوکار B2C هستید که مخاطبانتان بیشتر جوانان هستند، اینستاگرام میتواند پلتفرم پربازدیدتری برایتان باشد.
از آنجایی که بازاریابی رسانههای اجتماعی شامل مشارکت فعال مخاطبان است، به روشی محبوب برای جلب توجه تبدیل شده است. پلتفرمهای اجتماعی برای دیجیتال مارکترهای B2C محبوبترین روش انتقال محتوا به کاربران است و در حوزه B2B نیز محبوبیت آن در حال افزایش است. طبق گزارش موسسه بازاریابی محتوا، ۶۱ درصد از بازاریابان محتوای B2B در سال جاری استفاده خود را از رسانههای اجتماعی افزایش دادند.
در شبکههای اجتماعی، دیجیتال مارکتر با توجه به اولویتهای کسبوکار باید تصمیم بگیرد که کدام نوع تعامل با مخاطب بیشترین اهمیت را دارد؛ بعضی کسبوکارها به دنبال افزایش تعداد اشتراکگذاریها و نظرات هستند و برخی دیگر ترجیح میدهمد که کلیکهای وبسایت یا خرید از وبسایت را افزایش دهند.
برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر در رسانههای اجتماعی، پیروی از بهترین شیوههای بسیار مهم است. در اینجا چند مورد از بهترین شیوههای بازاریابی رسانههای اجتماعی آورده شده است:
- محتوای با کیفیت بالا، جذاب و متناسب با نوع پلتفرم اجتماعی تولید کنید.
- به نظرات و سوالات به شیوهای حرفهای پاسخ دهید.
- یک برنامه زمانبندی برای پخش محتوا در رسانههای اجتماعی ایجاد کنید.
- مطلب را در زمان مناسب پست کنید.
- برای رسیدن به نتایج دلخواه، مدیر کاربلد برای سوشال مدیای کسبوکار خود استخدام کنید.
- مخاطبان خود را بشناسید و بدانید که در کدام کانالهای رسانه اجتماعی بیشتر فعال هستند و بر اساس آن تمرکز خود را روی شبکههای اجتماعی بگذارید.
بازاریابی تبلیغات کلیکی (پرداخت به ازای کلیک)
پرداخت به ازای کلیک یا PPC، نوعی از بازاریابی دیجیتال است که در آن هر بار که شخصی روی تبلیغات دیجیتال یک کسبوکار کلیک میکند، آن کسبوکار هزینهای را پرداخت میکند. بنابراین، به جای پرداخت مبلغ تعیین شده برای اجرای دائمی تبلیغات هدفمند در کانال های آنلاین، فقط برای تبلیغاتی که افراد با آنها تعامل دارند، پرداخت انجام میدهید. این که چگونه و چه زمانی مردم تبلیغ شما را میبینند، موضوع کمی پیچیده است.
یکی از رایج ترین انواع PPC، تبلیغات در موتورهای جستجو است و از آنجایی که گوگل محبوبترین موتور جستجو محسوب میشود، بسیاری از کسب و کارها از تبلیغات گوگل برای این منظور استفاده میکنند. زمانی که یک رتبه در صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) در دسترس است، موتور آن رتبه را با یک حراج فوری پر میکند. الگوریتم موتور جستجو، هر تبلیغ موجود را بر اساس تعدادی از عوامل اولویتبندی می کند، از جمله:
- کیفیت آگهی
- ارتباط کلمه کلیدی
- کیفیت صفحه فرود (لندینگ پیج)
- مبلغ پیشنهادی (Bid)
سپس بر اساس این فاکتورها، هر زمان که شخصی درخواست خاصی را جستجو کند، تبلیغات PPC در بالای صفحات نتایج موتور جستجو قرار می گیرد.
هر کمپین PPC دارای ۱ یا چند اقدام هدف است که بینندگان قرار است پس از کلیک بر روی یک تبلیغ انجام دهند. این اقدامات به عنوان تبدیل شناخته میشوند و میتوانند معاملاتی یا غیر معاملاتی باشند. خرید نوعی تبدیل است، اما ثبتنام در خبرنامه یا تماس با دفتر فروش هم میتواند تبدیل باشد.
افیلیت مارکتینگ (همکاری در فروش)
افیلیت مارکتینگ (Affiliate marketing) یک تاکتیک در دیجیتال مارکتینگ است که به یک فرد اجازه میدهد از طریق تبلیغ کسبوکار شخص دیگری درآمد کسب کند. شما میتوانید تبلیغکننده یا کسبوکاری باشید که با تبلیغکننده کار میکند، اما روند در هر دو مورد یکسان است.
این روش بازاریابی دیجیتال، با استفاده از مدل تقسیم درآمد کار میکند. اگر شما همکار در فروش خدمات یا محصول یک شرکت هستید، هر بار که کالا یا خدماتی که برای آن تبلیغ میکنید توسط مشتری خریداری شود، کمیسیون دریافت میکنید. اگر صاحب کسبوکار هستید، به ازای هر فروشی که فرد دیگری برای شما تبلیغ کرده، به او پول پرداخت میکنید.
بعضی از افیلیت مارکترها محصولات یا خدمات تنها یک شرکت را در قالب وبلاگ یا هر نوع محتوای دیگر معرفی میکنند و از آن شرکت پورسانت دریافت میکنند. اما بعضی دیگر، محصولات چندین شرکت را تبلیغ میکنند و از آنها پورسانت فروش دریافت میکنند. این روش دیجیتال مارکتینگ هم برای کسبوکار و هم برای تبلیغکننده سودآور است.
تبلیغات همسان
تبلیغات همسان (Native advertising) را میتوان نوعی دیجیتال مارکتینگ پنهان نامید. هدف تبلیغات همسان این است که با محتوای اطراف خود ترکیب شود تا کمتر تبلیغاتی به نظر برسد و کاربر متوجه تبلیغاتی بودن پیام نشود.
تبلیغات همسان در واکنش به بدبینی مصرفکنندگان امروزی نسبت به تبلیغات ایجاد شده است. بسیاری از مصرفکنندگان با دانستن این موضوع که سازنده یک تبلیغ برای اجرای آن هزینه میپردازد، به این نتیجه میرسند که تبلیغ مغرضانه است و ممکن است نقاط منفی محصول یا خدمات را بیان نکند و در نتیجه آن را نادیده میگیرند. تبلیغ همسان سعی میکند با ارائه اطلاعات یا سرگرمی پیش از تبلیغ برند، جنبه «تبلیغ» را کم اهمیت جلوه میدهد. رپرتاژ آگهیها را میتوان یکی از انواع تبلیغات همسان دانست.
در این تبلیغات بهتر است که تبلیغکننده از برچسبهایی مانند «تبلیغات»، «حمایت مالی» و «رپرتاژ آگهی» استفاده کند. وقتی کاربران دقیقا بداند که محتوا تبلیغاتی است، احساس بهتری نسبت به محتوا و برند شما خواهد داشت.
اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ تقریباً شبیه به افیلیت مارکتینگ عمل میکند. در این نوع دیجیتال مارکتینگ، کسبوکارها تبلیغات خود را به یک اینفلوئنسر میسپارند. اینفلوئنسر فردی شناخته شده در شبکههای اجتماعی است که طرفداران زیادی دارد؛ این فرد میتواند یک سلبریتی، متخصص صنعت یا تولید کننده محتوا باشد. در بسیاری از موارد، این اینفلوئنسرها محصولات یا خدمات شما را به دنبالکنندگان خود در چندین کانال پلتفرمهای اجتماعی معرفی میکنند.
اینفلوئنسر مارکتینگ برای شرکتهای B2B و B2C که میخواهند به مخاطبان جدیدی دست یابند، بسیار خوب عمل میکند. با این حال، همکاری با اینفلوئنسرهای معتبر بسیار مهم است زیرا آنها اساساً نماینده برند شما هستند. انتخاب اینفلوئنسر اشتباه میتواند اعتماد مصرفکنندگان به کسب و کار شما را خدشهدار کند.
مارکتینگ اتومیشن
اتوماسیون بازاریابی یا مارکتینگ اتومیشن (Marketing automation) از نرمافزاری برای تقویت کمپینهای بازاریابی دیجیتال و خودکار کردن کارهای تکراری استفاده میکند و کارایی و ارتباط تبلیغات را بهبود میبخشد. در نتیجه، میتوانید به جای فرآیندهای دستوپاگیر و وقتگیر، روی ایجاد استراتژی در پشت تلاشهای بازاریابی دیجیتال خود تمرکز کنید.
ممکن است تصور کنید که مارکتینگ اتومیشن ابزاری لوکس است که کسبوکار شما می تواند بدون آن هم کار کند، اما این روش بازاریابی دیجیتال میتواند به طور قابل توجهی تعامل بین شما و مخاطبانتان را بهبود بخشد.
اتوماسیون بازاریابی به شرکتها اجازه میدهد تا با انتظارات شخصیسازیشده همگام شوند و از مزایای زیر استفاده کنند:
- جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مصرفکننده؛
- طراحی کمپینهای بازاریابی هدفمند؛
- ارسال پیامهای بازاریابی دیجیتال در زمان مناسب برای مخاطبان مناسب.
ایمیل مارکتینگ
مفهوم بازاریابی ایمیلی ساده است؛ یک برند پیام تبلیغاتی خود را از طریق ارسال میکند و امیدوار است که مشتری احتمالی روی آن کلیک کند. با این حال، اجرای آن بسیار پیچیدهتر است. اول از همه، باید مطمئن شوید که ایمیلهای شما مطلوب هستند و مخاطب با دریافت آنها مشکلی ندارد. در ایمیل ارسالی خود باید حتماً موارد زیر را انجام دهید:
- محتوا را هم در متن و هم در قسمت موضوع ایمیل به صورت فردی انتخاب کنید و صمیمانهتر بنویسید.
- به وضوح نشان دهید که مشترک شما چه نوع ایمیلی را دریافت میکند؛
- در ایمیل گزینه لغو اشتراک را به صورت واضح نشان دهید؛
- ایمیلهای معاملاتی و تبلیغاتی را ادغام کنید.
بازاریابی ایمیلی به تنهایی یک تکنیک اثبات شده و موثر است؛ متخصصان و دیجیتال مارکترهای حرفهای ایمیل مارکتینگ را به عنوان موثرترین تولیدکننده لید خود معرفی میکنند.
اگر از سایر تکنیکهای دیجیتال مارکتینگ مانند اتوماسیون بازاریابی استفاده کنید که به شما امکان میدهد ایمیلهای خود را تقسیمبندی و زمانبندی کنید تا نیازهای مشتری شما را به طور مؤثرتری برآورده کنید، میتواند حتی بهتر و موثرتر باشد.
اگر به بازاریابی ایمیلی فکر می کنید، چند نکته وجود دارد که می تواند به شما در ایجاد کمپینهای بازاریابی ایمیلی عالی کمک کند:
- مخاطبان خود را برای ارسال ایمیلهای کمپین به افراد مناسب و مرتبط با کمپین تقسیمبندی کنید؛
- اطمینان حاصل کنید که ایمیلها در دستگاههای تلفن همراه خوب نمایش داده میشود؛
- برنامه زمانبندی کمپین ایجاد کنید؛
- حتماً A/B بگیرید.
بازاریابی موبایلی
بازاریابی موبایلی یکی دیگر از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است که به شما این امکان را میدهد با مخاطبان هدف خود از طریق دستگاه تلفن همراه مانند تلفنهای هوشمند و تبلتها تعامل کنید. این نوع بازاریابی میتواند از طریق پیامهای SMS و MMS، اعلانهای رسانههای اجتماعی، پوش نوتیفیکیشن و موارد دیگر باشد.
بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود که تمام محتوا برای دستگاه های تلفن همراه بهینه شده است. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات پیو، ۸۵ درصد از آمریکایی ها صاحب یک گوشی هوشمند هستند، بنابراین تلاش های بازاریابی شما می تواند در هنگام ایجاد محتوا برای صفحه نمایش های کامپیوتر و موبایل بسیار تاثیرگذار باشد.
مزایای دیجیتال مارکتینگ
بازاریابی دیجیتال عمدتاً به این دلیل برجسته شده است که مخاطبان گسترده ای از مردم را در بر می گیرد. با این حال، چندین مزیت دیگر نیز ارائه می دهد که میتواند تلاشهای بازاریابی شما را افزایش دهد. از مهمترین مزایای دیجیتال مارکتینگ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
گستره جغرافیایی وسیع
وقتی تبلیغی را به صورت آنلاین انجام میدهید، مردم میتوانند آن را در همه جای دنیا ببینند (به شرطی که تبلیغ خود را از نظر جغرافیایی محدود نکرده باشید). این امر باعث میشود تا دسترسی به بازار کسبوکارتان افزایش یبد و با مخاطبان بیشتری در کانالهای دیجیتال مختلف ارتباط برقرار کنید.
مقرونبهصرفه بودن
دیجیتال مارکتینگ نه تنها نسبت به بازاریابی سنتی به مخاطبان بیشتری دسترسی دارد، بلکه هزینه کمتری نیز دارد. هزینههای سرسامآور آگهیهای روزنامه، تبلیغات تلویزیونی و دیگر فرصت های بازاریابی سنتی برای بسیاری از کسبوکارها امکانپذیر نیست. تبلیغات سنتی همچنین کنترل کمتری روی این موضوع دارند که آیا مخاطبان هدف شما در وهله اول پیامها را خواهند دید یا خیر.
در مارکتینگ دیجیتال، میتوانید حتی با یک محتوا، مخاطب هدف خود را جذب کنید و تا زمانی که وبلاگ یا دیگر کانالهای ارتباطی شما فعال است، بازدیدکنندگان را به سمت خود جذب میکند. میتوانید یک کمپین بازاریابی ایمیلی ایجاد کنید که پیامها را بر اساس یک زمانبندی به فهرستهای مشتریان هدف ارسال کند، و در صورت نیاز، تغییر آن زمانبندی یا محتوا هم آسان است. به کمک بازاریابی دیجیتال، دسترسی به کاربران هدف و کنترل رفتار آنها آسان است.
با وجود تمامی این موارد، بازاریابی دیجیتال انعطافپذیری به کسبوکار شما میدهد و هزینههای آن بسیار مقرونبهصرفه است.
نتایج قابل سنجش
برای اینکه بدانید که آیا استراتژی بازاریابی شما کارآمد بوده است یا خیر، باید بررسی کنید که چه تعداد مشتری جذب کردهاید و در نهایت چقدر درآمد به دست آوردهاید. اما آیا میتوان این کار را با یک استراتژی بازاریابی غیر دیجیتال و سنتی انجام داد؟
در بازاریابی دیجیتال همیشه باید به صورت مستقیم از مشتریان بپرسید که “چگونه ما را پیدا کردی؟”.
متأسفانه، این روش در همه صنایع کاربردی نیست. بسیاری از شرکتها نمیتوانند با مشتریان خود گفتگوی انفرادی داشته باشند و نظرسنجیها همیشه نتایج کاملی به دست نمیآورند.
با بازاریابی دیجیتال، نظارت بر نتایج ساده و آسان است و به راحتی میتوان کاربر را دنبال حرد. نرمافزارها و پلتفرمهای بازاریابی دیجیتال بهطور خودکار تعداد تبدیلهای مورد نظر شما را ردیابی میکنند، چه این ردیابی نرخ باز شدن ایمیل باشد، چه بازدید از صفحه اصلی شما، چه خرید مستقیم.
شخصیسازی آسانتر
دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می دهد که دادههای مشتری را به گونهای دقیق جمعآوری کنید؛ این کار در بازاریابی آفلاین امکانپذیر نیست. دادههای جمع آوری شده به صورت دیجیتالی بسیار دقیقتر و خاصتر هستند. به کمک ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، مانند گوگل آنالیتیکس، دستیابی به همه اطلاعات آسانتر است و در نتیجه برگزاری کمپینها هدفمندتر خواهد بود.
ارتباط بیشتر با مشتریان
دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که با مشتریان خود در زمان واقعی ارتباط برقرار کنید. مهمتر از آن، به آنها هم اجازه می دهد با شما راحتتر ارتباط برقرار کنند.
به استراتژی رسانههای اجتماعی خود فکر کنید. زمانی که مخاطبان هدف شما آخرین پست شما را میبینند، قطعاً بسیار خوب است، اما وقتی درباره آن نظر میدهند یا آن را به اشتراک می گذارند بهتر است و نشان میدهد که صحبت از محصول یا خدمات شما در جامعه بیشتر است؛ همچنین هر بار که شخصی به مکالمه میپیوندد و نظرات جدیدی درج میکند، برند شما بیشتر دیده میشود.
تعامل برای مشتریان نیز مزیت دارد و به آنها آسودگی خاطر میدهد که با برند ارتباط نزدیکتر و حس قوی وفاداری به برند برای آنها ایجاد کند.
نرخ تبدیل آسان و راحت
بازاریابی دیجیتال به مشتریان این امکان را میدهد که بلافاصله پس از مشاهده تبلیغ یا محتوای شما اقدام به خرید کنند. با تبلیغات سنتی، فوریترین نتیجهای که میتوانید به آن امیدوار باشید، یک تماس تلفنی است. اما یک فرد زمانی که در حال شستن ظرفها، رانندگی در بزرگراه یا بهروزرسانی سوابق در محل کار است، آیا همیشه وقت دارد با شرکتی که آگهی آن را دیده است، تماس بگیرد؟
با بازاریابی دیجیتال، هر فرد میتواند هر زمان که فرصت دارد روی یک لینک کلیک کنند یا یک پست وبلاگ کلیک کند یا حتی آنها را ذخیره کند و در زمان مناسب به آن مراجعه کند و به این ترتیب در قیف فروش حرکت کند. ممکن است که فرد فوراً خریدی انجام ندهد، اما با شما در ارتباط خواهند بود و به شما فرصتی برای تعامل بیشتر میدهد.
چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایجاد کنیم
برای بسیاری از مشاغل کوچک و بازاریابان دیجیتال مبتدی، شروع دیجیتال مارکتینگ میتواند دشوار باشد. با این حال، شما میتوانید با استفاده از مراحل زیر به عنوان نقطه شروع، یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر برای افزایش آگاهی از برند، تعامل و فروش ایجاد کنید.
اهداف SMART را تعیین کنید
تعیین اهداف مشخص (specific)، قابل اندازهگیری (measurable)، قابل دستیابی (achievable)، مرتبط (relevant) و به موقع (timely)، (به طور خلاصه SMART)، برای هر استراتژی بازاریابی بسیار مهم است. اهداف زیادی وجود دارد که ممکن است بخواهید با استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ خود به آنها برسید، در نتیجه باید روی آنها تمرکز کنید رو به جلو حرکت کنید.
مخاطبان خود را بشناسید
قبل از شروع هر کمپین بازاریابی، بهتر است مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید. مخاطبان هدف شما گروهی از افرادی هستند که میخواهید پیام و هدف کمپین شما بر اساس ویژگیهای مشابهی مانند سن، جنسیت، جمعیتشناسی یا رفتار خرید به آنها برسد. داشتن درک خوب از مخاطبان هدف و سلیقه آنها میتواند به شما به عنوان دیجیتال مارکتر کمک کند تا تعیین کنید از کدام کانالهای بازاریابی دیجیتال استفاده کنید و علاوه بر آن، اطلاعاتی را که باید در کمپینهای خود لحاظ کنید را دریابید.
برای استراتژی بازاریابی دیجیتال خود بودجه تعیین کنید
تعیین بودجه تضمین میکند که به جای صرف هزینه بیش از حد در کانالهای دیجیتال مارکتینگ که ممکن است نتایج مطلوب را ارائه نکنند، پول خود را به طور موثر برای اهداف خود خرج می کنید. اهداف SMART و کانال دیجیتالی را که قصد دارید برای ایجاد بودجه استفاده کنید، در نظر بگیرید.
کانال های دیجیتال مارکتینگ خود را انتخاب کنید
از بازاریابی محتوا گرفته تا کمپین های کلیکی (PPC) و موارد دیگر، کانالهای بازاریابی دیجیتال زیادی وجود دارد که می توانید از آنها به نفع خود استفاده کنید. اینکه از کدام کانالهای بازاریابی دیجیتال استفاده میکنید اغلب به اهداف، مخاطبان و بودجه شما بستگی دارد.
و در پایان…
بازاریابی دیجیتال باید یکی از محورهای اصلی استراتژی بازاریابی کلی هر کسب و کاری باشد. هرگز تا به حال راهی به خوبی و به قدرت دیجیتال مارکتینگ برای در ارتباط ماندن با مشتریان شما وجود نداشته است، و هیچ بازاریابی دیگری به اندازه بازاریابی دیجیتال قابل شخصیسازی با را که داده های دیجیتال می تواند ارائه دهد ارائه نمی دهد. هرچه بیشتر از امکانات بازاریابی دیجیتال استقبال کنید، بیشتر می توانید پتانسیل رشد شرکت خود را درک کنید.
هر فرصتی که بتوانید با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، فرصتی برای تبدیل لید یا جذب مشتری است. بازاریابی دیجیتال با فراهم کردن امکان دسترسی به خریداران احتمالی از طریق کانالهای مختلف، فرصتهای بسیار زیادی را برای کسبوکارها فراهم میکند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، وبسایتها، پیامهای متنی یا هر رسانه آنلاین دیگر، راهی ارزشمند برای تبلیغ کسبوکار، خدمات یا محصول شماست.